لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
تا وقتی مجردی هرکی بهت میرسه میگه: تو که همه چی داری چرا ازدواج نمیکنی؟
وقتی ازدواج کردی هرکی بهت میرسه میپرسه: تو که همه چی داشتی واسه چی ازدواج کردی!؟
فرهاد
دوتا خانوم و یه آخوند تو صندلی عقب نشسته بودن.
آخونده خودش رو زیادی می چسبونه به خانومه که یه دفعه خانومه برمیگرده میگه: حاج آقا کو… رو بکش اونور!
آخونده که حسابی جا خورده بوده میگه: خانوم مودب باش! این چه طرز حرف زدنه!
خانومه میگه: خب چی بگم وقتی کو…. رو چسبوندی به من؟!
این که دیگه خیابون پهلوی نیست که اسمشو عوض کنین، بکنین امام خمینی!
اسمش کو…. همیشه هم کو…. می مونه!!!!
صدیقی
یارو خرش میمیره, دوستاش میگن برای مسخره کردنش بریم بهش تسلیت بگیم
وقتی میرن, یارو میگه: من اصلا فکر نمیکردم خر من این همه فک و فامیل اینجا داشته باشه!!!
طناز
شب عروسی ترکه بهش میگن بابات مُرد. میگه : حالا این مسخره بازیهای بابامو ببین ها !
فرزاد
ترکه با جعبه خيلي بزرك میره اداره پُست، جعبه رو میذاره رو ترازو….
كارمنده میگه: مي خواي پُستش كنُي؟؟؟ ترکه میگه: نــه اومدم وزنش كنم ببينم اكًر اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم!!!!
نراقی
گویند مردی روستایی با چند الاغش وارد شهر شد.
هنگامی که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغ ها را سرشماری کرد. دست بر قضا سه تا از الاغ ها را نیافت. با نگرانی به سراغ اهالی رفت و سراغ الاغ های گمشده را گرفت ولی از قرار معلوم کسی الاغ ها را ندیده بود.
نزدیک ظهر، در حالی که مرد روستایی خسته و ناامید شده بود، رهگذری به او پیشنهاد کرد، وقت نماز سری به مسجد جامع شهر بزند و از امام جماعت بخواهد تا بالای منبر از جمعیت نمازخوان کسب اطلاع کند.
مرد روستایی همین کار را کرد.
امام جماعت از باب خیر و مهمان دوستی، نماز اول را که خواند بالای منبر رفت و از آن جا که مردی نکته دان و آگاه بود، رو به جماعت کرد و گفت: «آهای مردم در میان شما کسی هست که از مال دنیا بیزار باشد؟»
خشکه مقدسی از جا برخاست و گفت: من
امام جماعت بار دیگر بانگ برآورد: «آهای مردم! در میان شما کسی هست که از صورت زیبا ناخشنود شود؟»
خشکه مقدس دیگر برخاست و گفت: من
امام جماعت بار سوم گفت: «آهای مردم! کسی در میان شما هست که از آوای خوش (صدای دلنشین) متنفر باشد؟»
خشکه مقدس دیگری بر پا ایستاد و گفت: من
سپس امام جماعت رو به مرد روستایی کرد و گفت: بفرما! سه تا خرت پیدا شد. بردار و برو
رفعت
قدیما برق ها رو روشن میذاشتیم میرفتیم مسافرت، دزده فکر کنه یکی خونه هست، الان هرجوری حساب میکنیم برق ها رو خاموش کنیم و دزد بزنه به صرفه تره !
فقط کاشف الکل رازی نبود ! مصرف کنندگان الکل هم راضی اند!
اینایی که همه چیزو رو دسکتاپ سیو میکنن همونایی هستن که از راه میرسن شلوارشونو پرت میکنن گوشهی اتاق !
خدایا به خوبان عزت داده ای به بدان ثروت, نکند ما به تماشای جهان آمده ایم!!؟
ازدواج یعنی از دست دادن توجه تعداد کثیری از افراد و بدست آوردن بی توجهی یک فرد!
نیازی
یارو با عجله میره پیش دکتر و میگه: آقای دکتر به دادم برس , زنم داره از درد هوار میکشه فکر کنم آپاندیسش باشه!
دکتره با تعجب میگه: من که همین هفته پیش آپاندیس خانومتون رو عمل کردم, این غیر ممکنه که یه زن دو تا آپاندیس داشته باشه!
یارو میگه: آره این غیرممکنه, ولی این که ممکنه یه مرد دو تا زن داشته باشه!!!
زهرا
لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
قبض آب ترکه میاد, میبینه خیلی زیاده, به بچه هاش میگه: حالا, فردا که رفتم پرینت آب رو گرفتم, معلوم میشه کیه که هی میره دستشویی!!
فرزاد
ترکه آلزایمر داشته, ازش می پرسن چه حسی داری؟
میگه: خیلی خوبه, از وقتی مریض شدم هر روز با آدمای جدیدی آشنا می شم.
نینا
کسی که سخنانش نه راست و نه دروغ, فیلسوف است.
کسی که راست و دروغ برایش یکی است متملق و چاپلوس است.
کسی که پول میگیرد تا دروغ بگوید دلال است.
کسی که پول میگیرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکیل است.
کسی که پول میگیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد قاضی است.
کسی که دروغ میگوید تا پول بگیرد گداست.
کسی که جز راست چیزی نمیگوید بچه است.
کسی که به خودش هم دروغ میگوید متکبر و خودپسند است.
کسی که دروغ خودش را باور می کند احمق است.
کسی که سخنان دروغش شیرین است شاعر است.
کسی که اصلا دروغ نمی گوید یا زاییده نشده است یا مرده است.
کسی که دروغ میگوید و قسم هم میخورد بازاری است.
کسی که دروغ میگوید و خودش هم نمیفهمد پر حرف است.
کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند سیاستمدار است.
کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند دیوانه است.
نیکو
ترکه می ره کوفه ضریح مختار را می گیره و میگه: دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی!
هرمز
یارو میره هارد درایو بخره, میگه: هارد 320 مگ میخوام. ترکه واسش هارد 160 مگ میاره. یارو میگه: من که گفتم هارد 320 میخوام. ترکه میگه: ناراحت نباش, این جنسش خیلی خوبه جا باز میکنه.
فرهاد
لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
دعای سال تحویل:
یا مخرب النرخ و البازار یا مدبر الزور و الفشار
یا مسبب الجبر و الاجبار حول فشارنا احسن الفشار
صدف
آخونده با بچه اش میره دکتر, میگه: آقای دکتر بچه ام اصلاً اشتها نداره هر کارش می کنیم هیچی نمی خوره.
دکتره میگه: این که کاری نداره حاج آقا, عمامه ات رو بذار سرش, مملکت رو هم میخوره!!!!
نگار
ترکه میره دیدار رهبر انقلاب, دستش رو می بوسه و آقا رو بغل می کنه و میگه: آقا شما سیدی, من فدای شما شم, دعا کن شاه برگرده!!!
مرداویج
ترکه داشته با لباس تو رودخونه شنا میکرده, بهش میگن: چیکار داری می کنی؟
میگه: دارم لباسامو می شورم.
میگن: مگه تو خونه اتون ماشین لباس شوئی ندارین؟
میگه: داریم, ولی وقتی میرم اون تو, سرم گیج میره!!!!
برزو
اگه کریستف کلمب زن داشت آمریکا کشف نمی شد… چون
زنش میگفت : داری کجا میری؟ باکی میخوای بری؟ کی برمیگردی؟ حالا چرا تو؟ مگه چقدر بهت میدن؟ زن هم تو کشتی هست؟ آخه تو رو چه به اکتشاف؟ تازه مامانم اینا قراره فردا بیان اینجا و …..
صمدی
لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
یه یارو که دکترای ریاضی داشته بعداز اینکه نمی تونه هیچ کجا کاری پیدا کنه, مییبینه که شهرداری داره رفتگر بی سواد استخدام می کنه.
اونم میره و بالاخره بعنوان رفتگر استخدام میشه.
بعداز یکی دو ماه شهرداری میگه همه رفتگرها باید برن کلاسهای نهضت. خب این یارو هم میره.
یه روز معلمه توی کلاس یارو میبره پای تخته یه شکلی روی تخته میکشه و میگه مساحت اونو حساب کنه.
یارو تو فکر بوده که انتگرال بگیره و یا از یه راه دیگه حل کنه که میبینه همه داد میزنن: انتگرال بگیر …!!!!!!
امدادی
اولی: میدونی چرا این همه سنگ شهاب آسمانی هست؟
دومی: حتماً توی کرات دیگه هم غضنفر دارن!!!
راضیه
ترکه میره نونوایی یه صد تومنی میده، میگه: قربونت دوتا نون بده ما بریم.
نونواهه میگه: عمو کجای کاری، نون الآن دونهای پونصد تومنه!
ترکه میگه: اوه اوه، مگه من چند ساله خوابیدم!!؟؟
فرهود
یه یارو میره تو مسجد محل و به آخوند مسجد میگه: حاج آقا، من چند روز پیش با زن شوهرداری زنا کردم و حالا خیلی از این کارم پشیمونم.
آخونده میگه: با کی زنا کردی؟ با زن قصاب محل یا زن بقال محل؟
یارو میگه: حاج آقا نمیتونم اسمشو بگم و بعدش هم میذاره از مسجد میره.
بیرون مسجد یکی از دوستاشو میبینه، دوستش میگه: تو مسجد چیکار میکردی؟
یارو با خوشحالی میگه: هیچی بابا، فقط دو تا آدرس خوب گرفتم!!!!!
فرزاد
لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
ترکه از کلاس راهنمایی رانندگی میاد خونه، بهش میگن: بابات فوت کرد.
میگه: چی شد؟
میگن: مار زدش.
میگه: از پشت زدش؟
میگن: آره
میگه: خب، پس ماره مقصره!!!!
نیازی
به ترکه میگن: باریک الله یعنی چی ؟
میگه: یعنی خدا لاغر است!!
ستوده
ازدواج موقعی است كه زن و مرد یكی می شوند و مشكل موقعی پیش می آید كه تلاش می كنند تصمیم بگیرند كدام یكی!
دنیا
– میدونی چرا زن متاهل از زن مجرد وزنش بیشتره !؟
– زن مجرد وقتی میره خونه اول میره سراغ یخچال بعد میره تو رختخواب، ولی زن متاهل وقتی میره خونه، اول وقتی می بینه چی تو رختخوابه دیگه میره سراع یخچال!!!
نگار
یارو تو اتوبوس کبریت میخواسته به بغل دستیاش میگه: اسم شما چیه ؟ طرف میگه: جاسم.
یارو میگه: به به، چه اسمی! شغلتون چیه؟ طرف میگه: زنبوردار.
یارو میگه: به به، چه شغلی! حالا کجا میرین؟
طرف میگه: اهواز.
یارو میگه: عجب جایی میرین! کبریت دارین؟
طرف میگه: نه…..
یهو یارو میگه: نه و نکمه، تو هم با اون اسم عوضیات، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ میره اهواز که تو میرى!!!
منهوبی
وقتی خداوند لر را آفرید فرشتگان جمع شدند به خدا گفتند: باید به او سجده کنیم ؟
خداوند فرمود: نه، سنگ دستشه فرار کنین!
محمود
لطفاً کمی صبور باشید تا همه عکسها آماده نشان دادن بشوند!
ندایی
ترکه میره خارج، یه موتور می دزده. صاحب موتور از دور داد می زنه !No !No
ترکه میگه: نو یا کهنه، من بردمش!
ازاد
ترکه تراکتور می خره، نمیدونه چطوری خاموشش کنه، می بنددش به درخت!
رضا
وقتی آدم و حوا خلق میشن، میان تو زمین میبینن یه عده دیگه اونجان و دارن واسه خودشون ول میچرخن و خوشن.
آدم رو میکنه به خدا و میگه: خدایا مگه ما اولین آدما نبودیم که خلق شدیم؟ پس اینا دیگه کیاند!!؟
خدا میگه: اونا رو ولشون کن، اونا لرن!! اونا قبل از من هم بودن!!!!
سیاوش
اصفهانیه آب معدنی می خره، به زنش میگه، حاج خانم آب بریز توش، این خیلی غلیظه!
فرانک
ترکه ادعاي پیغمبری ميکنه، بهش ميگن: اگه پیغمبری باید معجزهای چیزی داشته باشی!
ترکه ميگه: خدا وکيلی همين که يه ترک پیغمبر شده، خودش معجزه نيست؟
عادلی
ترکه میره مسابقه بیست سوالی، میگه: جانداره؟
یارو میگه: نه.
ترکه میگه: آخی! چرا؟ مرده!!؟
بهروز
Recent Comments