ترکه سر چهارراه از پشت میزنه به يه ماکسيما. راننده ماکسیما خیلی شاکی میشه و شروع میکنه به داد وبیداد. بالاخره با وساطتت مردم و هزار خواهش تمنّا راننده ماکسيما رضايت میده ميرن.
سر چهارراه بعد دوباره ترکه میزنه به پشته همون ماکسيما، بعد ترکه دستشو از پنجره ماشين می ياره بيرون میگه برو برو منم

_______________

پسر ترکه كه شب ها خروپف مي كرده به باباش میگه: بابا چه كار كنم شبها از صدا ي خروپف خودم خوابم نمي بره؟
ترکه میگه: خوب برو توي يك اتاق ديگر بخواب