یک ترکه با زنش میرند پیش دندانپزشک.
ترکه شروع میکنه به رجز خوانی که: آقای دکتر بیخود وقتت رو با داروی بیحسی و مسکن تلف نکن، یکضرب دندان را بکش و کار را تمام کن.
دکتر میگه: ایول الله به شجاعت شما، کاش همه مریضا اینطوری بودن،
خوب حالا کدام دندانه که درد میکنه؟
ترکه به زنش میگه: عزیزم دندان خرابت را به آقای دکتر نشان بده

_______________

یک مرد احمق به یک زن ميگه: ساکت باش اما
يک مرد دانا به یک زن ميگه: نمي دوني وقتي لبهات بسته اند چقدر خوشکل ميشی

_______________

تركه ميره آجيل فروشي یک 10000 ميذاره رو ميز ميگه: يه كيلو پسته و يه كيلو تخمه و يه كيلو بادام.
فروشنده ميگه: زرررششك!!!!
تركه ميگه: نه ديگه زرشك نمي خوام