تو تبريز حكومت نظامي بوده، يارو سروانه به سربازش ميگه كه تو اينجا كشيك بده، از هفت شب به بعد هركسي رو تو خيابون ديدي میتونی با تیر بزنیش.
نیم ساعت بعد ميبينه صداي گلوله اومد. میان ميبينه سربازه زده يك بدبختي رو كشته!
سروانه داد ميزنه: احمق! الان كه تازه ساعت پنج بعد از ظهره!
سربازه ميگه: ايلده قربان اين يك آدرسي پرسيد كه عمراٌ تا ساعت نه شب هم پيداش نميكرد

_______________

آدم تا وقتی زن نداره فقط زن نداره، وقتی هم که زن داره فقط زن داره

_______________

مامور سر شماری: ببخشيد خانوم شما چند نفريد؟
زن: منو، اين كره خر و اون توله سگ و اون موش مرده و اون غول بيابوني!!!
مامور سر شماری: ببخشيد خانم مثل اینکه خونه تون باغ وحشه؟
زن: آره دیگه، منم خرم كه با باباي گوريل اينا زندگي ميكنم