جوک

دسته‌بندی نشده Add comments

دوتا خانم داشتند با هم صحبت میکردند اولی میگه: فهمیدی صغری خانم تصادف کرد و صورتش درب و داغون شد؟
دومی میگه: وا، چه وحشتناک!
اولی میگه: اما خدا رو شکر یک جراح پلاستیک پیدا کردند که تونست صورت صغری خانم رو مثل اولش درست کنه.
دومی میگه: وا، چه مصیبتی

_______________

معلمه انشاء به بچه ها میگه موضوع انشاء این دفعه اینه که: اگر مدیرعامل بودید چه میکردید؟
بعد میبینه همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن بجز یک نفر که نشسته و داره از پنجره بیرون رو تماشا می کنه،
معلمه ازش میپرسه: چرا تو هیچی نمینویسی؟
بچه میگه: منتظرم تا منشی ام بیاد

_______________

یک مرده به دکتر خانوادگیشون زنگ میزنه میگه: حال پدرم خوب نیست بیاین و نگاهی بهش بکنید.
دکتره میگه: من پرونده بابای شما رو خوب خوندم و می دونم باباتون کاملا سالمه فقط خیال میکنه که مریضه اصلا جای نگرانی نیست.
بعداز یکهفته دکتره که زنگ میزنه به یارو و داشته حال و احوال میکرده میپرسه خوب حال باباتون چطوره؟

کسری

Leave a Reply

1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars (13 votes, average: 4٫15 out of 5)
Loading...
WP Theme & Icons by N.Design Studio
Entries RSS Comments RSS ورود