مینی بوس پر از مسافر داشته میرفته تو راه میبینه یه یارو که تلو تلو میخوره و بنظر مست میومده منتظر وایستاده, دلش میسوزه و یارو رو سوار میکنه
همینکه راه میافتن ، مرد مست به دور و ورش یه نیگاهی میکنه و میگه :
عقبی ها بی ناموسن ، جلویی ها بی همه چیزن ، سمت راستی ها بی شرفن و سمت چپی ها بی پدر و مادرن !
راننده مینی بوس شاکی میشه و همچین میکوبه روی ترمز که همه ی مسافرا روی همدیگه میافتند ! راننده میاد یارو مست رو از زیر دست و پای مسافرا میکشه بیرون و میگه: اگه جرات داری یه بار دیگه بگو کیا بی شرف و بی همه چیز و بی ناموس و بی پدر و مادرن !
یارو مسته هم با کمال خونسردی میگه : من از کجا بدونم ! … با اون ترمزی که تو کردی ، دیگه همه قاطی شدند !
صبرا
Recent Comments