يه روز سه ديوانه توي پارك روي نيمكت نشسته بودند.
دوتاشون طوری نشسته بودند که انگار دارن ماهی میگیرن.
مامور پارک كه از آنجا رد ميشده به سومیه كه همين طوری بیكار نشسته بود میگه: به دوستات بگو اين كارو نكنند.
ديوانه ي سومي به آن دوتا دوستش میگه: ديديد، گفتم اينجا ماهيگيري ممنوعه !!!! پارو بزنيد بريم یک جای دیگه