اولي: مرتيكه احمق به من ميگه الاغ، ميخوام ازش شكايت كنم.
دومي: جای تو بودم این کار رو نمیکردم، چون ممكنه بتونه ادعاشو ثابت كنه

_______________

پيرمرد: پسرم! حال پدربزرگت چطوره؟
پسر: خوبه، خيلي ممنون! حال پدربزرگ شما چطوره؟

_______________

مادر یک بچه آخوند میره خواستگاری واسه پسرش.
پدر دختره میگه: خوب آقازاده چه کاره اند؟
مادر میگه: پسرم آخونده.
پدر میگه: نه نه، من دخترم رو به آخوند نمیدم، اگه پسرتون واقعا میخواد با دخترم عروسی کنه باید بره یک کار آبرومند پیدا کنه